درباره وبلاگ ![]() سلام به دوستان عزیزم .به وبلاگ من خوش آمدید.من (فاطمه)خواهر بزرگ دوقلوها هستم .این وبلاگ را با مامانم ساختیم برای اینکه خاطرات من و خواهرام (این دو هدیه آسمانی ) را در آن ثبت کنیم که وقتی که بزرگ شدند بخونند و بدونند که همیشه دوستشون داشتیم ، داریم و خواهیم داشت. مسافرهای بهشتی ، بهترین و زیباترین ها را براتون آرزو می کنم . آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها نويسندگان
|
ما سه خواهر
.
پنج شنبه 8 شهريور 1397برچسب:, :: 18:18 :: نويسنده : فاطمه
من سال قبلم یعنی کلاس ششمم را در مدرسه ی راضیه گذراندم آن سال سال بسیار خوبی برای من و دوستانم بود . معلمم هم خانم معصومی یکی از بهترین معلم هایم بود . در طول سال ششم 2 بار من و همکلاسی هایم را به اردو بردند یک بار به ( پیک ) و یک بارهم به ( ساوه ) . در هر 2 اردو به ما خیلی خوش گذشت . در اردوی اول ما از طرف گروه پیشتازان و فرزانگان به اردوی پیک رفتیم که بیشتر در غالب چند مسابقه طراحی شده بود که گروه های مدارس مختلف در آن با هم رقابت میکردند که آنها شامل مسابقه ی آشپزی * مشاعره * مخابره با پرچم * بازی های گروهی * اجرای مراسم فریاد شادی و سرود خوانی توسط تمامی گروه ها و بسیاری از فعالیت ها دیگر بود . گروه ما آنروز در * مسابقه ی آشپزی ساده * کشک بادمجان و سالاد الویه درست کرد که آن هم در کنار دوستان بسیار چسبید .
اردوی دوم یک اردوی تفریحی درشهرساوه بود . ما را آن روز به دریاچه ی ساوه و سپس برای تماشای فیلم سینمایی فیل شاه به سینمای ساوه بردند آن روزهم روز خوبی برای من و تمام دوستانم بود که هرگز آن را فراموش نخواهیم کرد .
اردو حیاطی توضیحی ندارم فقط بگم که خیلی خوش گذشت .
شب یلدا و عید نوروز ما در سال ششم مراسم شب یلدا و عید نوروز را هم به خوبی برگزار کردیم . جشن پایان دوره ابتدایی جشن پایان دوره ابتدایی هم شور و شوق خاص خودش را داشت . شور و شوقی که ما ششمی ها شش سال انتظاش را میکشیدیم . اگر چه این جشن را ساده برگزار کردیم اما همه راضی و خوشحال بودند . اما نمیتوان گفت خوشحال چون باید با این مدرسه * معلم * مسئولین زحمت کش و محترمش * برخی از دوستانمان و از همه سخت تر باید با خاطرات شیرین این شش سال خداحافظی میکردیم . نظرات شما عزیزان:
|
|||
![]() |